اثبات کار در برابر اثبات سهام: مطمئن نیستید تفاوت این دو در چیست؟ در این مقاله تفاوت بین اثبات کار در مقابل اثبات سهام را بیاموزید.
آیا به بحث اثبات کار در مقابل اثبات سهام علاقه دارید؟ یا شاید فقط میخواهید در مورد نحوهی استخراج اتریوم، بیت کوین، دش و سایر بلاکچینهای محبوب که از اثبات کار استفاده میکنند، کمی بیشتر بدانید؟ در هر صورت، به مکان مناسب آمدهاید.
هر دوی این مدلها «مکانیسمهای اجماع» نامیده میشوند و یک الزام ارزی برای تأیید تراکنشهایی است که بدون نیاز به شخص ثالث در بلاکچین انجام میشود. هرچند در ادامه بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.
به هر حال، در این راهنمای اثبات کار در برابر اثبات سهام، قصد دارم کار را با توضیح اصول اولیهی هر مدل آغاز کنم، و سپس توضیح دهم که کدام بلاکچین های محبوب، آنها را بهکار میگیرند.
پس از آن، توضیح واقعاً سادهای در مورد نحوهی عملکرد این فناوری ارائه خواهم داد، و این که چگونه به افراد اجازه میدهند با تبدیل شدن به یک ماینر، ارز دیجیتال بیشتری کسب کنند!
در نهایت، توضیح خواهم داد که چرا اعتقاد دارم اثبات سهام یک مدل بسیار بهتر از اثبات کار است؛ و برای این استدلال، نمونههای واقعی هر مدل را ارائه میدهم.
در پایان مطالعهی کامل این راهنما، میتوانید بهراحتی برای دوستان خود توضیح دهید که مکانیسم اجماعی چیست، چگونه کار میکند و کدام مدل از آن بهتر است!
پس بیایید با اصول اولیه شروع کنیم.
اثبات سهام در برابر اثبات کار: اصول اولیه
هنگامی که ساتوشی ناکاموتو در حال ساخت اولین ارز رمزنگاریشده به نام «بیت کوین» بود، باید راهی برای تأیید تراکنشها بدون نیاز به استفاده از شخص ثالث پیدا میکرد. هنگامی که سیستم اثبات کار را اختراع کرد، به این هدف خود رسید.
در اصل، اثبات کار برای تعیین چگونگی رسیدن بلاکچین به اجماع استفاده میشود. به عبارت دیگر، چگونه شبکه میتواند مطمئن شود که تراکنش معتبر است، و کسی سعی نمیکند کارهای بدی انجام دهد، مانند دو بار خرج کردن یک وجه یکسان؟
اگرچه بعداً اثبات کار را با جزئیات بیشتری توضیح خواهم داد، اما بهطور خلاصه میتوانم بگویم فرآیند اثبات کار بر اساس شکل پیشرفتهای از ریاضیات به نام «رمزنگاری» است. به همین دلیل است که سکههای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم «ارزهای رمزنگاریشده» نامیده میشوند!
رمزنگاری از برخی معادلات ریاضی استفاده میکند که بسیار دشوار هستند و فقط کامپیوترهای قدرتمند میتوانند آنها را حل کنند. هیچ معادلهای یکسان نیست؛ به این معنی که پس از حل شدن، شبکه میداند که یک تراکنش خاص معتبر است.
بسیاری از بلاکچینهای دیگر کد اصلی بیت کوین را کپی کردهاند، و به این ترتیب از مدل اثبات کار نیز استفاده میکنند. اگرچه اثبات کار اختراع شگفتانگیزی است، اما فاصلهی زیادی تا کامل بودن دارد. این فرآیند نهتنها به مقادیر قابل توجهی برق نیاز دارد، بلکه تعداد تراکنشهایی که میتواند همزمان انجام دهد نیز بسیار محدود است.
در نتیجه، سازوکارهای اجماع دیگری ایجاد شده است که یکی از محبوبترین آنها مدل اثبات سهام است. اثبات سهام اولین بار در سال ۲۰۱۲ توسط دو توسعهدهنده به نامهای «اسکات نادال» و «سانی کینگ» ایجاد شد. در زمان راهاندازی، بنیانگذاران چنین استدلال کردند که بیت کوین و مدل اثبات کار آن به هزینهای معادل با ۱۵۰،۰۰۰ دلار برای مصرف برق روزانه نیاز دارد.
از آن زمان تاکنون، این رقم به میلیونها دلار افزایش یافته است، که در این مقاله به تفصیل در مورد آن صحبت خواهم کرد.
به هر حال، اولین پروژه بلاکچین که از مدل اثبات سهام استفاده کرد، «پیرکوین» (Peercoin) بود. مزایای اولیهی آن شامل سیستم ماینینگ منصفانهتر و برابرتر، معاملات مقیاسپذیر بیشتر و اتکای کمتر به برق است.
در نتیجه، دومین ارز رمزپایهی محبوب جهان – اتریوم – در تلاش است تا از مدل اثبات کار به اثبات سهام منتقل شود. تاریخ تغییر مدل اتریوم از اثبات سهام هنوز تأیید نشده است؛ با این حال، تیم این رمزارز سخت تلاش میکند تا در اسرع وقت به آنجا برسد.
خب، اکنون که اصول اولیه را میدانید، مرحلهی بعدی راهنمای «اثبات کار در برابر اثبات سهام» این است که ببیند کدام بلاکچینها از هر دو مدل استفاده کردهاند!
بهکارگیری PoW در مقابل بهکارگیری PoS
واضحترین نقطهی شروع بحث در مورد پذیرندهی اصلی اثبات کار است، که همان بلاکچین بیت کوین است. هر بار که یک تراکنش ارسال میشود، حدود ۱۰ دقیقه طول میکشد تا شبکه آن را تأیید کند. علاوه بر این، بلاکچین بیت کوین تنها میتواند حدود ۷ تراکنش در ثانیه را انجام دهد.
این امر منجر به افزایش قابل توجه هزینههای تراکنش از زمان شروع پروژه در سال ۲۰۰۹ شده است. بهعنوان مثال، هزینههای بیت کوین در ابتدا کسر بسیار کمی از یک سنت هزینه داشت، که باعث مطلوب شدن این شبکه برای انتقال مبالغ اندک میشد. با این حال، همانطور که در نمودار زیر مشاهده خواهید کرد، این مبلغ در شلوغترین دورهی خود در دسامبر ۲۰۱۷ به ۴۰ دلار در هر معامله افزایش یافت!
منبع: privacypros.io
اگرچه این هزینهها از آن زمان کاهش یافته است، اما هنوز بسیار زیاد بوده و نمیتواند بهعنوان یک سیستم پرداخت جهانی مناسب باشد. بیشتر این مسائل عمدتاً به دلیل محدودیتهای اثبات کار است.
دومین ارز رمزنگاریشدهی محبوب در جهان، اتریوم از اثبات کار نیز استفاده میکند. جالب اینجاست که توسعهدهندگان چند تغییر در کد اصلی ایجاد کردند که به شبکه اجازه میداد تراکنشها را تنها در ۱۶ ثانیه پردازش کند. اگرچه این سریعترین زمان در صنعت ارز دیجیتال نیست، اما به طور قابل توجهی سریعتر از ۱۰ دقیقهای است که برای معاملات بیت کوین طول میکشد.
با این وجود، مسائل مقیاسپذیری که اثبات کار باعث ایجاد مشکل در بیت کوین شده است نیز برای اتریوم مشکلساز است. حداکثر میزان تراکنشهایی که بلاکچین اتریوم میتواند انجام دهد ۱۵ مورد است که باز هم بسیار کمتر از نیاز شبکه است. با این حال، اگرچه تاریخ تبدیل مدل اتریوم به اثبات سهام هنوز رسمی نیست، امید میرود که این عدد را به هزاران در ثانیه برساند.
درست مانند اتریوم، بلاکچینهای دیگر نیز گاهی اوقات از نوع گوناگونی از الگوریتم اثبات کار، که از فرآیند تأیید تراکنش پشتیبانی میکند، استفاده میکنند. بلاکچینهای محبوب دیگر که اثبات کار را نصب کردهاند عبارتند از Bitcoin Cash و Litecoin.
از سوی دیگر، برخی از ارزهای رمزنگاریشدهی واقعاً محبوب، همین حالا هم از اثبات سهام استفاده میکنند. یکی از این موارد Dash است که به کاربران اجازه میدهد در عرض چند ثانیه وجوه مورد نظر خود را ارسال و دریافت کنند.
یکی دیگر از بلاکچین های معروف که از مدل اثبات سهام استفاده میکند NEO است. پروتکل قرارداد هوشمند چینی از زمانی که برای اولین بار در سال ۲۰۱۶ راهاندازی شد، سفر شگفتانگیزی داشت و ارزش سکهی آن را بیش از ۱۰۰۰۰۰٪ افزایش داد!
بنابراین، اکنون که میدانید کدام بلاکچین های محبوب از اثبات کار و کدام از اثبات سهام استفاده میکنند، بخش بعدی راهنمای «اثبات کار در برابر اثبات سهام» به بررسی نحوهی تأیید تراکنشها میپردازد. بیایید با اثبات کار شروع کنیم!
اثبات کار: چگونه تراکنشها تأیید میشوند؟
همانطور که میتوانید تصور کنید، هزاران نفر از بیت کوین، اتریوم و سایر بلاکچین هایی استفاده میکنند که از مدل اثبات کار سود میبرند. در مثال زیر، قصد دارم از بیت کوین استفاده کنم؛ با این حال، این فرآیند در بلاکچین های جایگزین اثبات کار یکسان است.
پیشتر اشاره کردم که معاملات بیت کوین ۱۰ دقیقه طول میکشد تا اعتبار آنها تایید شود. خوب، در هر فاصلهی ۱۰ دقیقهای، چیزی به نام «بلوک» جدید ایجاد میشود.
هر بلوک شامل تراکنشهای متفاوتی است که باید هر یک بهطور مستقل تأیید شوند. برای این که شبکهی بیت کوین بدون شخص ثالث به این هدف برسد، یک نفر باید از قدرت محاسباتی خود برای حل یک الگوریتم رمزنگاری استفاده کند، که بهعنوان اثبات کار شناخته میشود.
هنگامی که این امر محقق شد، نهتنها معامله بهعنوان «معتبر» علامتگذاری میشود، بلکه برای بلاکچین عمومی هم ارسال میشود تا همه بتوانند آن را مشاهده کنند. شاید برای شما این سؤال پیش آمده باشد که چرا افراد فقط برای تأیید تراکنشهای بیت کوین سختافزار میخرند و مقدار زیادی برق مصرف میکنند.
خوب، پاسخ ساده این است که افراد با تلاشهای خود بیت کوین (یا هر کدام از ارزهای رمزنگاری شده که اثبات کار تأیید میکند) اضافی پاداش میگیرند. نکتهی مهم درک این مطلب است که همه پاداش نمیگیرند. هزاران دستگاه جداگانه همگی با یکدیگر رقابت میکنند تا اولین الگوریتم رمزنگاری را حل کنند. هر کس ابتدا به آنجا برسد، پاداش را میبرد.
بعداً در این مورد مفصلتر صحبت خواهم کرد، اما یکی از مسائل مهم اثبات کار این است که این سیستم عادلانه نیست، زیرا کسانی که دارای قدرتمندترین و گرانترین دستگاههای سختافزاری هستند، همیشه بیشترین شانس را برای برنده شدن جایزه خواهند داشت.
در ادامه، به دلیل نحوهی ایجاد معمای رمزنگاری، تنها راه حل آن استفاده از روش آزمون و خطا است. به مثال زیر توجه کنید، هرچند آن را به میزان قابل توجهی ساده کردهایم:
۱. جمع ریاضی اثبات کار = ۷+۵
۳. پاسخ ۱۲ است.
۳. هرکسی که ابتدا به جواب برسد، جایزهی استخراج را میبرد.
۴. ماینر ۱ و ماینر ۲ با یکدیگر رقابت میکنند که نتایج آن در زیر نشان داده شده است.
ماینر ۱
تلاش ۱: ۷+۵ = ۱۰ *نادرست *
تلاش ۲: ۷+۵ = ۱۳ *نادرست *
تلاش ۳: ۷+۵ = ۹ *نادرست *
ماینر ۲
تلاش ۱: ۷+۵ = ۱۷ *نادرست *
تلاش ۲: ۷+۵ = ۸ *نادرست *
تلاش ۳: ۷+۵ = ۱۲ *درست *
همانطور که در مثال بالا مشاهده میکنید، این ماینر ۲ بود که در تلاش سوم پاسخ صحیح را حدس زد. در دنیای واقعی، رایانهها میتوانند میلیونها ترکیب مختلف را در ثانیه حدس بزنند، که به مقدار زیادی برق نیاز دارد.
به طور کلی، هرچه سختافزار قدرتمندتر باشد، یا دستگاههای سختافزاری بیشتری داشته باشید، شانس بیشتری برای حل زودتر معما دارید. در ادامه با جزئیات بیشتری در این مورد صحبت خواهم کرد، اما به این دلایل، این سیستم عادلانه نیست.
قبل از این که به سراغ اثبات سهام بروم، فقط میخواستم روشن کنم که اگرچه مثال فوق در اکثر مدلهای اثبات کار مشابه است، اما برخی از بلاکچینها از فرآیند کمی متفاوتی استفاده میکنند. با این حال، اجازه دهید همه چیز را ساده نگه داریم، بهتر نیست؟
به هر حال، اکنون که بهطور ساده و مختصر می دانید که چگونه استخراج بلاکچین اتریوم، بیت کوین و دیگر اثبات کارها انجام میشود، بخش بعدی راهنمای «اثبات کار در مقابل اثبات سهام» در مورد نحوهی عملکرد اثبات سهام است.
اثبات سهام: چگونه تراکنشها تأیید میشوند؟
مدل اثبات سهام از فرآیند متفاوتی برای تأیید معاملات و دستیابی به اجماع استفاده میکند. این سیستم هنوز از یک الگوریتم رمزنگاری استفاده میکند، اما هدف مکانیسم متفاوت است.
در حالی که اثبات کار به ماینر خود برای حل معادلات پیچیده پاداش میدهد، در اثبات سهام، فردی که بلوک بعدی را ایجاد میکند بر اساس میزان «سرمایهگذاری» است. برای سادهسازی کارها، میزان سهام سرمایهگذاری، بر اساس تعداد سکههایی است که شخص برای بلاکچین خاصی که سعی دارد آن را استخراج کند، در اختیار دارد.
با این حال، از نظر فنی، افراد در حال استخراج نیستند. در عوض ، آنها «قالبزن» نامیده میشوند، زیرا پاداشی برای ایجاد بلاک وجود ندارد. در حالی که بیت کوین، که از مدل اثبات کار استفاده میکند، هر بار که بلاک جدید تأیید میشود، پاداش بلاک میدهد، کسانی که در سیستم اثبات سهام شرکت میکنند، فقط هزینهی تراکنش را دریافت میکنند.
به هر حال، بیایید دریابیم که چگونه «قالبزن» سعی میکند معامله را با موفقیت تأیید کند...
در مرحلهی اول، برای داشتن فرصت برای تأیید تراکنشها، کاربر باید سکههای خود را در یک کیف پول خاص قرار دهد. این کیف پول سکهها را فریز میکند، به این معنی که از آنها برای سهام شبکه استفاده میشود. اکثر بلاکچینهای اثباتشده دارای یک حداقل سکهی مورد نیاز برای شروع سهام هستند، که البته مستلزم سرمایهگذاری اولیه بسیار زیاد است.
بهعنوان مثال، برای تأیید معاملات در شبکهی Dash، باید حداقل ۱۰۰۰ سکه Dash را سهامگذاری و مسدود کنید. در بالاترین سطح ارز دیجیتال در دسامبر ۲۰۱۷، جایی که Dash به بیش از ۱۵۰۰ دلار در هر سکه رسید، معادل ۱.۵ میلیون دلار در جهان واقعی هزینه داشت.
با این وجود، با فرض این که شما حداقل مبلغ مورد نیاز را سرمایهگذاری کردهاید، شانس شما برای برنده شدن پاداش (هزینهی معامله) با درصد کل سکههایی که دارید در ارتباط است. به مثال زیر توجه کنید.
۱. شما تصمیم میگیرید که میخواهید سکهها را برای به دست آوردن اثبات پاداش سهام به اشتراک بگذارید.
۲. بلاکچین در مجموع ۱۰۰۰ سکه در گردش دارد.
۳. شما ۱۰۰ سکه میخرید و سرمایهگذاری میکنید.
۴. این بدان معناست که شما ۱۰ درصد از کل سکههای در گردش را به خود اختصاص دادهاید.
۵. شما در حال حاضر ۱۰٪ شانس برنده شدن در هر پاداش را دارید.
بنابراین ، برای روشن شدن موضوع:
• اثبات کار مستلزم این است که همهی ماینرهای آن تلاش کنند تا مجموعهای پیچیده را حل کنند، و برنده توسط شخصی تعیین میشود که دارای قدرتمندترین/بیشترین تعداد سختافزار است.
• مدل اثبات سهام به صورت تصادفی برنده را بر اساس مبلغی که سرمایهگذاری کردهاند انتخاب میکند.
منبع: blockgeeks
مهمترین نظریهای که از مکانیسم اجماع اثبات سهام حمایت میکند، این است که کسانی که مشارکت دارند میخواهند با انجام صحیح کارها به حفظ امنیت شبکه کمک کنند. اگر یک قالبساز بخواهد شبکه را هک کند یا معاملات مخرب را پردازش کند، کل سهام خود را از دست میدهد.
به همین دلیل است که این مدل بسیار خوب کار میکند. هرچه بیشتر سرمایهگذاری کنید، درآمد بیشتری نیز خواهید داشت. اما در عین حال، اگر با سیستم مخالفت کنید، بیشتر ضرر میکنید.
بنابراین، اکنون که میدانید چگونه هر مکانیزم اجماعی تراکنشها را تأیید و اعتبارسنجی میکند، بخش بعدی راهنمای اثبات کار در برابر اثبات سهام، توضیح میدهد که چرا معتقدم مدل اثبات سهام بسیار بهتر از اثبات کار است!
چرا اثبات سهام بهتر از اثبات کار است؟
من معتقدم که مدل اثبات سهام یک مدل بسیار بهتر از اثبات کار است، زیرا بسیاری از مسائلی را حل میکند که اکنون آنها را برای شما بیان میکنم.
تمرکزگرایی
اگر تا اینجای این مقاله را دنبال کردهاید، شاید به خاطر داشته باشید که گفتم بلاکچینهای اثبات کار به افرادی که دستگاههای سختافزاری قدرتمند خریداری میکنند شانس بیشتری برای بردن پاداش استخراج میدهد.
نتیجه این امر این است که سازمانهای متمرکز هزاران دستگاه (معروف به ASIC) خریداری میکنند که بالاترین قدرت استخراج را تولید میکنند. این نوع عملیات بهعنوان «استخر استخراج» شناخته میشود و به افراد امکان میدهد منابع خود را با هم «جمع» کنند تا بیشترین شانس را برای حل مجموع رمزنگاری در اختیار داشته باشند.
در نتیجه، تنها چهار استخر استخراج (که اکثریت آنها در چین واقع شده است و برق ارزان در اختیار دارد) بیش از ۵۰ درصد از کل قدرت استخراج بیت کوین را کنترل میکند.
این یک سیستم ناعادلانه است، زیرا به این معنی است که افراد عادی هیچ شانسی برای کسب پاداش استخراج ندارند. اینجاست که اثبات سهام تفاوت ایجاد میکند. این مدل، مانع از آن میشود که گروههایی از افراد صرفاً برای کسب سود، برای تسلط بر شبکه متحد شوند. در عوض، کسانی که با مسدود کردن سکههای خود در شبکه مشارکت میکنند، متناسب با مبلغی که سرمایهگذاری کردهاند پاداش میگیرند.
مثال بعدی در این راهنما در مورد مصرف برق است.
مصرف برق
قبلاً در راهنمای اثبات کار در برابر اثبات سهام اشاره کردم که برخی از بلاکچینهای اثبات کار مانند بیت کوین از مقدار زیادی برق استفاده میکنند. این به این دلیل است که مجموع رمزنگاری که ماینرها باید حل کنند بسیار دشوار است.
یک مطالعهی اخیر نشان داد که میزان کل برق مورد نیاز برای عملکرد شبکهی بیت کوین بیشتر از میزان مصرف بیش از ۱۵۹ کشور است!
این امر نهتنها برای محیط زیست مضر است، بلکه سرعت افزایش ارزهای رمزنگاری شده در دنیای واقعی را نیز کند میکند. این به آن دلیل است که قبوض برق باید با استفاده از ارز فیات پرداخت شود!
از سوی دیگر، مسائل اثبات سهام برای حل شدن نیاز به مبالغ بسیار پیچیدهای ندارد، به این معنی که هزینهی برق برای تأیید معاملات به میزان قابل توجهی کمتر است.
حملهی ۵۱ درصدی
از عبارت حملهی ۵۱ درصدی برای توصیف این رویداد ناگوار استفاده میشود که یک گروه از افراد یا یک فرد بهتنهایی بیش از ۵۰٪ از کل قدرت استخراج را بدست آورند. اگر این امر در بلاکچین اثبات کار مانند بیت کوین اتفاق بیافتد، به فرد اجازه میدهد در یک بلوک خاص تغییراتی ایجاد کند. اگر این فرد جنایتکار باشد، میتواند بلوک را برای سود خود تغییر دهد.
نمونهی اخیر حملهی ۵۱ درصدی علیه «بلاکچین Verge» اتفاق افتاد که به هکر اجازه داد با ۳۵ میلیون سکه XVG از شبکه خارج شود. در زمان حمله، این ارزش در جهان واقعی ۱.۷۵ میلیون دلار بود!
هنگام استفاده از مکانیسم اجماع اثبات سهام، انجام یک حملهی ۵۱ درصدی منطقی به نظر نمیرسد. برای دستیابی به این هدف، بازیگر بد باید حداقل ۵۱ درصد از کل ارز رمزنگاری شده در گردش را در اختیار داشته باشد. تنها راهی که آنها میتوانند این کار را انجام دهند خرید سکه در بازار آزاد است.
اگر آنها تصمیم بگیرند مبلغی به اندازهی قابل توجه خریداری کنند، ارزش واقعی سکه در طول مسیر افزایش مییابد. در نتیجه، این افراد هزینههای بسیار بیشتری را نسبت به آنچه که از این حمله به دست میآورند، باید هزینه کنند. نه تنها این، بلکه وقتی بقیهی شبکه متوجه شدند که چه اتفاقی افتاده است، بازیگر بد تمام سهام خود را از دست میدهد!
بنابراین، اکنون که مشکلات اثبات کار و نحوهی حل شدن آنها توسط اثبات سهم را میدانید، قسمت آخر راهنمای اثبات کار در برابر اثبات سهام در مورد این بحث میکند که آیا استفاده از اثبات سهام هم دارای معایبی هست یا نه!
معایب مدل اثبات سهام؟
اولین نگرانی هنگام بحث اثبات سهام در مقابل اثبات کار، موضوعی است که برخی از افراد در مورد کمک اثبات سهام به ثروتمندتر شدن ثروتمندان مطرح میکنند. این امر به این دلیل است که هرچه بیشتر سکه برای خرید داشته باشید، میتوانید سکههای بیشتری سرمایهگذاری کنید و سکههای بیشتری به دست آورید.
اینطور به قضیه فکر کنید. اگر پول کافی برای برآوردن حداقل سرمایهگذاری (که اکثر افراد ندارند) داشته باشید، میتوانید بازگشت سرمایهی بسیار خوبی را برای خود تضمین کنید. کسانی که بیشترین پول را دارند همیشه بهترین شانس را برای کسب پاداش خواهند داشت، که این باعث ثروتمندتر شدن ثروتمندان میشود.
با این حال، این قضیه تقریباً هیچ تفاوتی با مکانیسم اجماع اثبات کار ندارد، که به موجب آن ماینرهای ثروتمند میتوانند به سادگی هزاران دستگاه ASIC خریداری کنند.
دومین نگرانی که برخی از افراد در مورد اثبات سهام دارند، این است که به افراد امکان میدهد تراکنشهای چندزنجیرهای را تأیید کنند، که اثبات کار چنین نمیکند. دلیل این مسأله میتواند این باشد که ممکن است به یک هکر اجازهی انجام یک حملهی با هزینهی دوگانه را بدهد.
این زمانی اتفاق میافتد که شخصی وجوه خود را به شخص دیگری منتقل میکند؛ اما قبل از تأیید معامله، دوباره موفق به خرج کردن وجوه میشود. در شرایط عادی، وقتی سایر ماینرهای شبکه بتوانند این معاملات را مشاهده کنند، از چنین تلاشی جلوگیری میشود. علاوه بر این، زیرا اثبات کار فقط به دستگاهها اجازه میدهد تا استخراج را روی یک زنجیره انجام دهند، در نتیجه زنجیرهی غیر صادقانه بهسادگی رد میشود.
از سوی دیگر، در مدل اثبات سهام، هیچ پولی برای سرمایهگذاری در هیچ معاملهای در جهت استخراج در چندین زنجیره هزینه نمیشود، که احتمالاً به افراد اجازه میدهد هزینهی دوگانه را با موفقیت انجام دهند.
در واقع، استدلال اثبات سهام در مقابل اثبات کار چیزی است که همیشه نظرات افراد را تقسیم میکند. با این حال، با توجه به این که روش اصلی نحوهی استخراج اتریوم تغییر میکند، مشخص است که کدام مکانیسم بیشتر مورد علاقهی این ارز دیجیتال قرار دارد.
اثبات کار در برابر اثبات سهام: نتیجهگیری
اگر این راهنما را از ابتدا تا انتها خوانده باشید، اکنون باید درک خوبی از نحوهی عملکرد هر کدام از مکانیسمهای اجماع و تفاوت آنها با یکدیگر داشته باشید.
اثبات کار روش فعلی نحوهی استخراج اتریوم، بیت کوین، دش و برخی ارزهای رمزنگاری شده دیگر است. با این حال، اکنون باید از بسیاری از مسائل مرتبط با اثبات کار آگاهی کامل داشته باشید. این شامل مقدار الکتریسیته مورد نیاز، متمرکز بودن قدرت استخرهای ماینینگ، و تهدیدهای حملهی ۵۱ درصدی است.
همچنین برخی از راهحلهایی را که مدل اثبات سهام برای صنعت رمزنگاری ارائه میدهد، ذکر کردهام. با این حال، با پیشرفت فناوری بلاکچین، بسیاری از الگوریتمهای اجماع دیگر در حال ورود به بازار هستند، که هرکدام مزایا و معایب خود را دارند.
منبع: www.bitdegree.org